امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

امیر علی عزیز من

بدون عنوان

حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای گفت یا باد است یا خواب است یا افسانه ای گفتمش احوال عمرم را بگو گفت یا برقست یا شمعی یا پروانه ای گفتمش آنان که میبینی بر آن دل بسته اند گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه ای ...
30 مرداد 1394

بدون عنوان

شهریور سال گذشته بابایی منتقل ایرانشهر شد و الان یک ساله که اینجا زندگی میکنیم.اینجا فقط با یکی دوتا از همکارهای بابایی رفت و امد داریم بایکی شون همسایه ایم هر روز به هم سر میزنیم. حلمای ناز و کوچولوی اوناهم الان هفت ماهشه اینجا هوا خیلی خیلی گرمه غریبی هم برامون سخته ولی به امید خدا این یک سال هم میگذره و برمیگردیم شهر خودمون ان شاالله دوتا عکاس با لباس های محلی استان سیستان و بلوچستان ازت دارم که اینجا برات به یادگار میذارم و این هم دو تا عکس قشنگ از حلما ...
29 مرداد 1394

بدون عنوان

ارباب من ز نوکر خود دل بریده ای خوبان مگر که دل به گدایان نمی دهند السلام علیک یا علی بن موسی الرضا دهه کرامت مبارک ...
29 مرداد 1394

متین و نگین

تیر ماه امسال وقتی خاله با متین ونگین اومدن تربت حیدریه باهاشون رفتیم باغ ملی خیلی خوش گذشت. شما هم کلی بازی کردی به حدی خسته شده بودی که تو راه برگشت به خونه خوابت برد. ...
29 مرداد 1394

گل سرخ

ذهن ما باغچه است گل در آن باید کاشت ! گل نکاری علف هرز در آن می روید... زحمت کاشتن یک گل سرخ ... کمتر ازبرداشتن هرزگی یک علف است . ...
27 مرداد 1394

عزیزم

دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یا کریم خانه می ریزد چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه می داند گنهکارم دلم گرم است می دانم بدون لطف او تنهای تنهایم برایت من خدا را آرزو دارم...  
20 مرداد 1394